همه مراسمات مدرسه یه طرف،یادواره شهدای دانش آموز هم یه طرف! آخرین مراسم خیلی عجیب بود!اصلا خصوصیات یادواره شهدا به عجیب بودنشه! عجیب از اینکه خیلی از کارهایی که تو یادواره انجام می شه با خیلی از کارهایی که از قبل براش کردی جور در نمی آد؛واینجاست که به یقین می رسی که دست خودشون تو کاره (دست خود شهدا)مثلا سخنران ومداح یکدفعه برای مراسم جور می شه،یا هیچ وسیله ای برای تزئینات نداری ولی بهترین وسایل وتزئینات برات فراهم می شه ویا اصلا انتظار نداری که حتی بچه های مدرسه هم به این مراسم بیان ولی تو خود یادواره می بینی جمعیت زیادی حاضر می شن وخلاصه وقتی شروع به کار برای یادواره شهدا می کنی ،حضور شهدا هم برات کاملا حس می شه.ناگفته نمونه که این حال وهوای عجیب بیشتر نسیب کسایی میشه که برای بر پایی یادواره در گیر کار می شن که اصطلاحا بهشون میگیم بچه های کادر یادواره.
مراسم 21فروردین بود وتو ایام فاطمیه برگزار شد. این رو هم باید بگم که پیش بچه های کادر یادواره،یادواره یه مراسم نبود ،یه عملیات بود،عملیاتی که رمزش بود؛یازهرا!بچه ها 4روز قبل از عملیات وارد کار اجرایی شدند،بعد از ظهرها از ساعت 5تا7میومدیم مدرسه و بعد از خوندن نماز جماعت،حدود یک ساعتی هم کار می کردیم و بعدش هم می رفتیم دنبال درس ومشقمون.بعد از چهار روز کار فشرده،روز فراموش نشدنی عملیات فرارسید.واقعا مراسم از همه لحاظ بیش از انتظار بچه های کادر صورت گرفته بود (اینجاست که باید بگیم دم شهدا گرم).
حضور خانواده شهدا ،به مجلس نورانیت خاصی بخشیده بود.
وتشکری که این عزیزان از ما می کردند تمام خستگی رو از تنمون بیرون می کرد.وخلاصه هرچی از یادواره بهتون بگیم کم گفتیم،آخه لحظه لحظه اش برای مابچه ها خاطره داشت.فقط همین رو به عنوان حرف آخر بگیم که ما بچه های کادر هرچی خواستیم از این یادواره گرفتیم.از موقع یادواره به بعد هم سعی کردیم رفاقتمون روبا شهدا حفظ کنیم ، یه پیشنهاد بهتون می کنیم؛پیشنهادمون اینه که سعی کنید رفیق فابریکتون شهدا باشند،«انصافا رفیقای با حالی هستند».